مواضع تئوریک شفاف می شود؛
سخنگوی کارگزاران: اسلام، نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ندارد.
سخنگو و قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی و عضو شورای هفت نفره جبهه اصلاحات، در مصاحبه با نشریه داخلی حزب موتلفه اسلامی، به تشریح مواضع نظری حزب متبوع خود در عرصه های گوناگون پرداخت.
به گزارش "الف"، حسین مرعشی که با نشریه "ذکر" گفتگو می کرد، در اعلام مواضعی بی سابقه، اعلام کرد که گروه متبوعش پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیده اند که "اسلام، نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ندارد"، همانگونه که نظام پزشکی و مهندسی ندارد و اقتصاد اسلامی نیز وجود ندارد.
در این مصاحبه می خوانیم:
مرعشی: ما به عنوان حزب کارگزاران با برداشتی که از دین، مکتب و تجربه بشری داریم، به این نتیجه رسیدیم که اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تا با مشی دولت سالار و سوسیالیستی.
سوال: آقای مرعشی، شما می گویید حتما از میان لیبرالیسم و سوسیالیسم باید یکی را برای مدیریت جامعه انتخاب کرد، خاطره شعار اول انقلاب در ذهن زنده می شود که نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی چرا که دو قدرت حاکم جهانی در آن مقطع و کشورهای وابسته به خود را با این دو گرایش مدیریت می کردند و مدعی بودند که هر کدام از توانایی بیشتری نسبت به مکتب دیگر برخوردار است. جمهوری اسلامی آمد تا این تابو را بشکند که نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم. اما وقتی که شما اینگونه بحث می کنید که بهترین و کارآمدترین نظام سیاسی تجربه شده و برگرفته از عقل جمعی بشر برای مدیریت جوامع، لیبرالیسم است این سوال در ذهن ساخته می شود که تا به حال به این فکر نیفتاده اید که جمهوری اسلامی خود یک مکتب جدید است و مدعی ایدئولوژی مدیریت جوامع بر اساس اصول ناب اسلامی و انسانی. چرا سعی نکردید تا پارامترها و مدیریت اسلامی را کشف و استخراج کنید و بر این اساس به لیبرالیسم پناه نبرید؟
چرا موتلفه این کار را نکرده است. ما اصلا معتقد نیستیم اسلام نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. همانطور که نظام پزشکی ندارد.
"ندارد."
شما خودتان شخصیتی هستید که سالها فعالیت های اقتصادی داشتید و بهتر از هر کسی می توانید به سمت کشف نظام اقتصادی حرکت کنید.
نه ما قائل به این که اسلام نظام اقتصادی دارد، نیستیم. اسلام دین هدایت است. همانطور که نظام مهندسی ندارد نظام اقتصادی هم ندارد.
اقتصاد اسلامی را اعتقاد ندارید؟
خیر در اسلام به هیچ عنوان اقتصاد اسلامی وجود ندارد.
اعتقاد ندارید یا اینکه اسلام در این زمینه حرف ندارد؟
نه اسلام، احکامی در زمینه حوزه اقتصاد دارد.
احکام که در حوزه قضا و قضاوت هم دارد.
اما "نظام قضایی ندارد". اسلام تنها احکام اقتصادی دارد و نه نظام اقتصادی.
جمهوری اسلامی شکل گرفت تا این نظام ها بر اساس احکام دین تدوین شود. اگر قرار بود که 1400 سال پیش نظام های مدیریتی در حوزه های مختلف برای امروز ما تدوین شده باشد که دیگر چه زحمتی ما باید می کشیدیم؟
نظام مجموعه ای از نهادها و روابط میان این نهادهاست. این در اسلام نیست. البته شان اسلام هم نیست که همچنین مسایلی را داشته باشد. چون نظامها متناسب با تجربه و تجمع عقل بشر در حال تغییر و تحول اند.
یعنی چی در شان اسلام نیست که دارای نظام خاص خود باشد؟
یعنی اسلام دین هدایت است.
این هدایت یک نرم افزار است که برای تجلی و به منصه ظهور رسیدن به سخت افزارهایی متناسب با مقتضیات روز نیاز دارد.
اسلام دینی ابدی است. یک اصولی و حدودی را تعریف می کند که بشر در چهارچوب آن حدود خودش اقدام کند.
اما مقتضیات زمان و مکان هم هست.
بحث مقتضیات مطرح نیست. به هر حال اساساً اسلام نظام اقتصادی ندارد.
آقای مرعشی جواب سوالم را ندادید که آیا اسلام نمی تواند نظام اقتصادی داشته باشد؟
به هیچ عنوان اسلام نمی تواند نظام اقتصادی داشته باشد. مگر امام جعفر صادق متخصص روابط پول و بانک بود که بیاید در این حوزه وارد شود و نظام اقتصادی معرفی کند.
پس جایگاه اجتهاد در کجاست؟
اجتهاد وظیفه دارد تا به بررسی قواعد دست ساز بشر بنگرد تا اگر با احکام دینی مغایرت نداشت آن را تایید کند.
فقط تایید و تکذیب قوانین بشری و انسانی در حوزه اجتهاد می گنجد؟
اصلا اجتهاد در حوزه فقه مفهومی نیست که شدنی باشد. برای مثال در مورد ساختمان شما قصد دارید ساختمان سازی کنید می خواهید تیرآهن را جوش دهید آجرچینی کنید ...
آقای مرعشی ساختمان ساختن فقط یک سخت افزار ساختن است.
نخیر. محاسباتش هم به عنوان نرم افزار محل بحث است. ساختمان سازی یک نظام فنی مهندسی است. اگر جایی احساس کردند که برای تطبیق با اسلام و اینکه آیا مغایرتی دارد یا ندارد، باید بیایند و از کارشناس سوال کنند.
نگاه شما در حوزه دین هم یک نظام دموکراتی و فن سالارانه است.
حتما چنین است. اسلام نظام پزشکی هم ندارد. اما درباره بهداشت تاکید کرده و گفته که نظافت خوب است.
عکس، تزئینی است.
اما اسلام کلیاتی درباره همه مسایل نظیر بهداشت، قضاوت، اقتصاد و سیاست و ... دارد؟
بله قواعد و کلیاتی که فقط خواسته بشر را هدایت کند. اما زندگی در این دنیا، زندگی ای است که نظام اقتصادی، نظام بانکی همگی دستاورد و تجارب بشری است.
آقای مرعشی از تجارب دولت نبوی و علوی و احادیث، روایات، احکام و مستندات دینی نمی توان نظام های اسلامی را استخراج کرد؟
در صدر اسلام که رسول (ص) در جزیره العرب حکومت می کردند جزیره العرب آن روز پول ملی نداشته است ...
در همه جوامع، پیشرفت و تحول در آن روزها بود در همه جوامع با گذشت زمان شکل گرفته که ادعای جالبی برای مدعیان نمی تواند باشد.
دقت داشته باشید که در آن مقطع درهم و دینار واحد پول مردم ایران بوده است اسلام نظام اقتصادی نداشتت. چه کسی می گوید اسلام نظام اقتصادی داشته است. تاکیداتی درباره خمس و زکات دارد اما نظام اقتصادی ای مشخص نمی شود.
آقای مرعشی اینکه می گویید یک دستاورد بشری است. این دستاورد بشری هم محصول تجمیع عقل بشری است. اما این عقل بشری را هم اسلام به آن توجه داشته است.
اسلام دستوراتی دارد. اما وقتی سخن از معامله می شود تاکید می کند حق نداری اشکالات جنسیت را بپوشانی، اگر این کار را کردی حرام است. اسلام مرزبندی میان حلال و حرام ها را مشخص کرده است اما این حلال و حرام ها دستورات احکام است. نظام اقتصادی که در جمهوری اسلامی با به عنوان یک گروه "مسلمان معتقد به لیبرالیسم" به دنبال اجرایی کردن آن هستیم هرگز نمیتواند با احکام اسلام مغایرت داشته باشد. ربا حرام است ولی آیا اگر من امروز به شما پولی بدهم و نرخ تورم روی پول من اثر بگذارد و زمانی که شما قصد پس دادن پول مرا داشتی پول ارزان شده باشد آیا باید مابه التفاوت این پول را به مند بدهی یا اینکه نه این مساله ربوی است یا نه؟ در حال حاضر بخشی از مجتهدین معتقدند دریافت مابه التفاوت مبتنی بر نرخ تورم ربا نیست چرا که قرار نبود اصل پول ارزان شود. اجتهادی که شما روی آن پافشاری می کنید تحقیق درباره همین مسایل است اما اینها را نمی توان نظام اقتصادی دانست. نظام اقتصادی یعنی اینکه شناخت چگونگی صادرات و واردات، بررسی قوانین حاکم بر بنگاهها، چگونگی تعیین دستمزد، مشخص شدن چگونگی سود، روابط بین مجموعه نهادها، شناخت جایگاه دولت، مالیات در اقتصاد و ...
بالاخره باید نهاد و مرجعی باشد که روابط این چنینی را بر اساس همان اصول و میزان های اسلامی مورد سنجش قرار دهد تا با احکام دینی مغایرت نداشته باشد.
بله به همین دلیل ما معتقدیم که وجود شورای نگهبان برای یک نظام دینی لازم است. در یک نظام دینی هر چقدر لیبرال ها هم بستر فعالیت داشته باشند، ما معتقدیم که باید شورای نگهبان وجود داشته باشد که مصوبات را با احکام اسلامی مطابقت کند.
***
اضافه می شود، علیرضا علوی تبار، یکی از نظریه پردازان جبهه اصلاحات نیز قبلا طی پیشنهاداتی که به "تئوری خندق" معروف شد، توصیه کرده بود، گروه های تشکیل دهنده جبهه اصلاحات می بایستی به خندق سازی بپردازند و با کنار گذاشتن کلی گویی های مرسوم، مواضع خود در زمینه های گوناگون سیاسی و اقتصادی را به صورت شفاف برای افکار عمومی تشریح کنند.