نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است

  آمریکا و وهابیت نمی‌توانند انقلابی بودن تشیع را از بین ببرند

«حسینیان» رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پنجمین شب برگزاری مراسم عزاداری دهه آخر صفر توسط حزب موتلفه اسلامی با بیان این که این روزها در جهان مقالات و کتاب‌های فراوان در مورد قدرت مکتب تشیع و خطرات احتمالی آن در جراید غربی منتشر شده است، افزود: امروز واقعاً تشیع پس از زمان‌های دیگر در حال پیش روی، بالندگی و رشد قرار داشته و کشورهایی که تاکنون نام شیعه را نشنیده بودند به مکتب اهل بیت پیوسته‌اند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ادامه سخنان خود گفت: مکتب تشیع این روزها آن چنان در جهان رسوخ پیدا کرده که در کشوری مانند سودان، علمای وهابیت از دولت آن کشور خواستار جلوگیری از تبلیغات شیعه شده‌اند.
حسینیان تصریح کرد: جامعه جهانی امروز برای ظهور حضرت مهدی (عج) آماده می‌شود و امروز و هر روز شیعه در حال رشد و بالندگی و توسعه پیدا کردن است.
وی با بیان این که رشد و توسعه و بالندگی شیعه خطراتی را نیز به همراه دارد تاکید کرد: دشمنان مکتب شیعه از گذشته حساس‌تر شده و به فکر توطئه‌های بیشتر هستند. ما به عنوان حاملان این رسالت پررنگ الهی باید با هوش و تدبیر‌تر عمل کرده و برای راهبردهای عملی برنامه‌ریزی کنیم.
حسینیان در پایان تصریح کرد: آمریکا و وهابیت کور خوانده‌اند که بتوانند انقلابی بودن تشیع را از بین ببرند و آن چه در روایت آمده مکتب بزرگ تشیع به دورترین نقاط جهان سرایت خواهد کرد که رسیدن به این هدف دور از دسترس نیست.



بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]