نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است

نشست تحول خواهان جامعه اسلامی دانشجویان

 اولین نشست مجموعه دفاتر خواهان تحول و نوآوری تشکل جامعه اسلامی دانشجویان در شهر مقدس قم برگزار شد.

 

با توجه به لزوم تحول و نوآوری در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامی در مجموعه جامعه اسلامی دانشجویان و اصلاح و تعدیل رفتارهای احساسی و غیر اصولی اتخاذ شده در چند سال اخیر در جامعه اسلامی دانشجویان و نیاز به به باز تولید گفتمان آرمان خواهی و ادامه حرکت عدالتخواهانه مطابق با شاخص ها ی اسلامی و فرمایشات مقام معظم رهبری و حفظ و تقویت ارتباط با روحانیت اصیل و نهاد های انقلابی اولین نشت دفاتر خواهان تحول و نوآوری با محوریت یافتن راهکار های عملی برای تحقق منویات مقام معظم رهبری ، حمایت از رویکردهای ارزشی دولت عدالتخواه و لزوم و ضرورت تحول و نوآوری تشکیلاتی در مجموعه جامعه اسلامی دانشجویان در شهر مقدس قم برگزار شد.

 

مجموعه دفاتر حاضر در نشست عدم مقاومت در مقابل طرح ها و انتقادات سازنده تشکیلاتی در درون تشکل ،استفاده از تمام توانایی ها و ظرفیت های تمام دفاتر جامعه اسلامی دانشجویان و ضرورت تحول آفرینی و نوآوری در حوزه مسایل تشکیلاتی را به عنوان مهمترین راهکار تشکیلاتی برا ی ایفای نقش موثرو کار آمد جامعه اسلامی دانشجویان در دهه چهارم انقلاب اسلامی و درجلوگیری از خطر ایجاد و شکل گیری فضای انحصار آلود در مجمو عه جامعه اسلامی دانشجویان در صدر برنامه های آینده جاد پیشنهاد دادند .

 

 



[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]