وجود مبارک حضرت فاطمه (س) تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیات بخش نیست. بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است. اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی انسان معنا گرا مجبور بود گوشه هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره ها، الهه ها و افسانه ها جستجو کند یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم (ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاکی و عینی ایشان برای انسان کمال گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اکرم(ص) بود.
از این رو است که فاطمه (س) را ناموس و علت هستی می دانند. اگر فاطمه (س) پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می شود.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت نموده اند که خدای متعال فرمود:
ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمی آفریدم. (یعنی شمایان رمز خلقتید) (مستدرک سفینة البحار؛3/334.) از امام محمّد باقر علیه السلام روایت شده است که، ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام پنج سال بعد از بعثت رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز بود. (الکافی؛1/457)