نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است

امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود بلکه شرح درد مهجوری را در قالب الفاظ و کلمات موزون بیان نموده است. در این بخش غزل هایی از امام تقدیم خوانندگان می شود.

   دریاى جمال
 
سر زلفت به کنارى زن و رخسار گشا               تا جهان محو شود، خرقه کشد سوى فنا

به سر کوى تو اى قبله دل! راهى نیست              ورنه هرگز نشوم راهــى وادى مِنا

از صفاى گل روى تو هر آنکس برخورد            برکَند دل ز حریم و نکند رو به صفا

طاق ابروى تو محراب دل و جان من است          من کجا و تو کجا؟ زاهد و محراب کجا؟

ملحد و عارف و درویش و خراباتى و مست        همه در امر تو هستند و تو فرمانفرما

خرقه صوفى و جام مى و شمشیر جهاد              قبله ‏گاهى تو و این جمله، همه قبله نما

رسم آیا به وصال تو که در جان منى؟               هجر روى تو که در جان منى، نیست روا

ما همه موج و تو دریاى جمالى اى دوست!         موج دریاست، عجب آنکه نباشد دریا



نزدیک ترین خویشاوندی ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]