
استاد حقوق دانشگاه تهران ادامه داد: کلمه حقوقبشر در غرب سابقه طولانی ندارد. این اصطلاح در نهضت سیاسی - اجتماعی در فرانسه به وجود آمده است. اگر رئوس حقوقی را که تحت پدیده حقوق بشر پدیدار شدهاند، بررسی کنیم میبینیم که حقوق بشر به سه دسته تقسیم میشود: آزادی فردی، آزادی سیاسی و حقوق اولیه اجتماعی.
وی گفت: تعبیر این ارزشها به کلمه حقوق، استنباطی است که در فقه ما به صورت تکلیف از آن نام برده میشود و فرد موظف به ایفای وظایف میشود. اما وقتی در غرب میخواستند این ارزشها را با ضمانت اجرایی به حقوق تبدیل کنند به این نتیجه رسیدند که کرامت بشری را اصل قرار دهند و کرامت انسانی را به عنوان یک اصل اولیه برای حقوق بشر نامیدند. سپس از کرامت بشری، اصل مساوی بودن انسانها درآمد و سپس اصل برادری زاده شد.
محققداماد همچنین به اصولی که در حکمت ملاصدرا وجود دارد اشاره کرد و گفت: چند اصل بر مبنای حکمت صدرا وجود دارد. اصل اول اصل کرامت انسانی است. کرامت انسانی از نظر ملاصدرا یک ارزش نظری و تکوینی است، ولی از نظر ما یک ارزش عملی و تشریحی هم میتواند داشته باشد. ملاصدرا میگوید: این کرامت نظری ما میتواند بزرگواریهای زیادی را در پی داشته باشد.
وی افزود: کرامت بشری که امری واقعی است بر خلاف قوانین اخلاقی بر انسان بیشتر تأثیر را دارد و به دلیل همین باید بر اساس کرامت انسانی، اصول اخلاقی تنظیم شود.
محققداماد اضافه کرد: اصل دوم، اصل خداجو بودن فطرت انسان است. از نظر ملاصدرا خداوند مبدأ وجود است و انسان به مقدار فهم بشری خدا را دریافت میکند و خطا حق او است. اصل سوم، اصل جاودانه بودن انسان است و اصل چهارم، اصل آرامش نهایی. اینکه انسان در نهایت به آرامش میرسد. و آخرین اصل، اصل ارتباط تکوینی انسان با مجموعه هستی است. اینکه انسان نمیتواند هیچ وقت تنها تفسیر شود.
این پژوهشگر در پایان گفت: بر اساس این اصول میتوان به مسائل حقوق بشر معاصر پاسخ داد.