نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است

می گویند وقتی میرزا رضای کرمانی شاه را ترور کرد در زندان به شدت اورا می زدند تا بگوید همدستانش چه کسانی بودند و به قول امروزی ها تیم عملیاتی را لو بدهد.اما هرچه اورا می زدند میرزا فریاد می زد که والله بالله من تنها بودم.اما دژخیم باور نمی کرد کسی به تنهایی بتواند وجرات ان را داشته باشد که شاه را ترور کند. میرزا هر چه دید داد فریا های او و اظهاراتش را باور نمی کنند گفت بابا ما ۵ نفر بودیم.شکنجه گران کوتاه امدند و گفتند ما که از اول گفتیم تو تنها نبودی! خوب بگو همدستان تو چه کسانی بودند ؟ میرزا در جواب گفت:

 <من بودم و سایم و فلانم و دو تا ...ام>

با عرض معذرت از اینکه  نکته تاریخی را سانسور کردم..

اما به هر حال ما امروز در  لبنان شاهد هستیم که سید حسن نصر الله است و سایه اش و ........

قرار است همه ملتهای اسلامی به همراه دول خود یکصدا در همراهی حزب الله بگویند < اوا خدا مرگت بده  اسرائیل چقده تو بدی!!!>

البته یک گام دیگر برای کسانی که مثل میر زا رضا می اندیشند هست که بعدا می گویم.

مشاهده درعدالتخانه



مردم چیزى را نگفتند : خوش باد ، جز آنکه روزگار براى آن روز بدى را ذخیرت نهاد . [نهج البلاغه]