قضاوت درباره دستپخت نوروزی سیما را به افکار عمومی و متخصصان واگذار می کنیم. در این مجال، به بهانه سریال های ایرانی نوروز 86، چند نکته را برای مدیران ارشد رسانه ملی یادآوری می کنیم:
از آن خلاقیت حافظ، ذوق عبید زاکانی، نبوغ سعدی، قدرت ذهنی فردوسی، حکمت مولانا، قریحه شهریار و ... چرا هیچ نشانی در آثار نسل امروز هنرمندان رسانه ملی ایران وجود ندارد؟
به راستی آیا ذوق هنری ایرانیان خشکیده، یا بستر هنرنمایی در رسانه ملی ایران مهیا نیست؟
2- پس از جذب بی حساب و کتاب و انفجار نیروی انسانی در سال های 75تا 82 در سازمان صدا و سیما، از اواسط دهه 80، ریاست رسانه ملی ، جذب هرگونه نیروی جدید را - بجز از طریق دانشکده سازمان - ممنوع کرده است. این تصمیم شاید از بحرانی تر شدن تورم منابع انسانی در سازمان جلوگیری کند، اما رسانه ملی را از استعدادهای ناب متولد دهه 1360 محروم کرده است.
انبوهی از استعدادهای جوان هنری و نویسندگی در این سال ها به سن ورود به بازار کار می رسند، اما به دلیل مسدود بودن راه های ورود به سازمان صدا و سیما، سرگشته و حیران یا راهی بازار آشفته تولید آثار هنری زیرزمینی می شوند و یا از شبکه های تلویزیونی خارج از کشور سر در می آورند.
مدیران ارشد رسانه ملی متاسفانه با کم توجهی به این جنبه تامین نیروی انسانی، همت اصلی خود را معطوف سرویس دهی رفاهی به "منابع انسانی موجود" کرده اند ... .
آیا مستخدمین فعلی صدا و سیما، بهترین استعدادهای هنری، قلمی، فکری ایران اند؟ اگر نه، پس چرا استعداد های جوان راه مشخصی برای ورود به سازمان و رقابت با نیروهای موجود را ندارند؟ چرا هر روز باید شاهد باشیم استعدادهای ناب و ناشناخته هنری- قلمی این آب و خاک، به خاطر نداشتن "کارت یا مجوز ورود به سازمان"، از برخورد بد ماموران حراست ورودی صدا و سیما سرخورده، دلشکسته و عصبی شوند؟
آیا مدیران رسانه ملی فراموش کرده اند که صدا و سیما تولید برنامه های هنری- تلویزیونی را قانونا در انحصار خود دارد و هر کس در ایران بخواهد رسما کار تلویزیونی کند، الزما باید کارهایش را به صدا و سیما ارائه کند؟ اگر می دانند پس چرا درهای ورودی سازمان را به روی استعدادهای جدید بسته اند؟
3- سال هاست متخصصان دلسوز رسانه ملی هشدار می دهند که سازمان نباید تصدی های مربوط به تولید برنامه را بر عهده بگیرد و تنها تصدی تولید اخبار و پخش باید به عهده سازمان باشد.
همه مدیران سازمان ظاهرا این نظر را قبول دارند، اما تصدی های تولید برنامه سازمان سال به سال بیشتر می شود. در نتیجه مدیران سیما به جای این که به فکر کشف، جذب و بهره برداری از حافظ ها، عبید ها، مولوی ها و فردوسی های زمانه باشند، بخش مهمی از وقتشان صرف این می شود که تجهیزات فنی و نیروهای رسمی تولید سازمان کجا هستند و چه می کنند!
موخره
فاصله کیفیت هنری - بصری محصولات هالیوود، بی بی سی، دویچه وله، آرته و ... با محصولات "سیمای جمهوری اسلامی" سال به سال بیشتر می شود. آیا به راستی خداوند هوش، خلاقیت، ذوق و استعداد بیشتری به چشم آبی های غربی عطا کرده است؟
به متولدین دهه 60 و70 که هری پاتر و Shrek می بینند و ناخواسته آنها را با "روزگار خوش حبیب آقا" مقایسه می کنند، چطور بفهمانیم که استعداد و توانایی ایرانی از استعداد وتوانایی های آمریکایی و اروپایی ها کمتر نیست؟
شش سال پیش رهبر انقلاب در دیدار با مدیران رسانه ملی تاکید کردند درهای صدا و سیما را به روی استعدادهای تازه باز کنید.
آیا وقت آن نرسیده است که سازمان صدا و سیما، ضمن تجدید نظر در سیاست های خود، تلاش جدی خود در این زمینه را آغاز کند؟