نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است
سیدمهدی شجاعی

گمان می‌کردم که فاصله‌ای نیست یا فاصله‌ی‌ کمی است میان من و تو.
احساس می‌کردم که دوقلوی هم‌زادیم که با چند قدمی پس و پیش راه می‌رویم. افق نگاهمان یکی است و توش و توان رفتنمان هم کم و بیش یکی.
وقتی در خلوت‌های انسمان، تو را به الحاح پیش می‌راندم و نماز را به امامت تو می‌خواندم و به نیاز تو اقتدار می‌کردم، با خودم می‌گفتم: کسی که یک سر و گردن بالاتر است، کسی که چند قدم پیشتر است، باید پیشتر بایستد، باید راشد و راهبر و امام این کاروان دو سالکه باشد.

و من خیال می‌کردم که فاصله‌مان همین چند وجبی است که تو پیشتر ایستاده‌ای .
وقتی شنیدی از کاری اجرایی کناره گرفته‌ام. گفتی: خوش به حالت برادر! که توانستی رها کنی خودت را از کارهای اجرایی. برای من هم دعا کن.
گفتم: همیشه دعاگوی توام، ولی خودت هم باید بخواهی.
گفتی: می‌خواهم! با تمام وجود می‌خواهم. خیلی خسته شده‌ام. من هم می‌خواهم بنشینم و بپردازم به نوشتن.
با سماجت پرسیدم: از کی شروع می‌کنی؟
گفتی: به همین زودی. یکی دوماه آینده.

و من گمان کردم که جلو زده‌ام، که پیشتر افتاده‌ام و دعا کردم که خدا تو را به من برساند.
وقتی که در خانه‌ی‌ معشوق، دوشادوش هم طواف می‌کردیم و اشک‌ها و عرق‌هایمان به هم می‌آمیخت، احساس می‌کردم که تا شانه‌های تو قد کشیده‌ام و خدا مرا به همان چشمی نگاه می‌کند که تو را و امام زمان اگر بخواهد سایه نگاهش را بر سر تو بگسترد، من نیز در شولای عنایتش جای خواهم گرفت.

ادامه مطلب



امروز مهمترین عنصری که در فرهنگ انقلاب اسلامی مورد تهدید است انقلابی بودن است. انقلابی بودن درمکالمات بعضی آقایان تبدیل به فحش شده است. به ما می گویند افراطی، اما خودشان در دره تفریط ایستاده اند و حتی اگر کسی در دامنه عدالت ایستاده باشد به او می گویند بیا پایین خیلی بالا ایستاده ای!! دلیل اینها کوتاه آمدن ماست که ما را در موضع متهم قرار داده است

وحید جلیلی در جلسه ای با عنوان حزب الله ، فرهنگ،سیاست، ضمن ارائه گزارشی ازوضعیت فرهنگی کشوروذکر نمونه هایی ازجشنواره فیلم فجر گفت: آیا وضعیت فعلی فرهنگی کشور طبیعی است یا غیر طبیعی؟ آیا سزاوار انقلاب اسلامیست که چنین ویترین فرهنگیی داشته باشد؟ آیا امکانات ونیروهای ما محد ود است؟ آیا ما حرفی نداریم؟
سردبیر تحریریه چهارم سوره افزود: یکی ازمهمترین حرفهای مدیران فرهنگی کشور اینست که مانیرو نداریم واین حرف را هم در سال اول وهم در سال دهم مسؤولیتشان می گویند.آیا می شود باور کرد انقلابی که متوسط سن دانشمندان هسته ایش 30 سال است، پس از 28 سال نویسنده وهنرمند ندارد. اینها را می گویند آنوقت 20 نفر را باهم اخراج می کنند. این ادعا به نظر من دلیل عمده اش غلبه سیاست بازی بر کار فرهنگی است. یک فضای توهمی ایجاد می کنند ومسائل غیر واقعی را بصورت بدیهیات جلوه می دهند.دلیل دیگرش اینست که مدیران ترجیح می دهند اطرافشان کسانی حضور داشته با شند، که سالهاست با افراد مختلف مانده اند. اما بچه حزب اللهی مهمان نیست. خودش را صاحبخانه می داند. آدم خطرناکی است. زبان دراز است . پس بهتر است حذف شود.
وی با ذکر این نکته که فرهنگی های حزب اللهی جزو مستضعف ترین اقشار هستند، ضعیف پنداشته شده، ضعیف نگه داشته شده وضعیف خواسته شده، افزود: امروز موج دوم انقلاب اسلامی به میدان آمده است وپتانسیل ما در حد همان اول انقلاب است . اما متاسفانه بعضی سیاستها ومنشهای مدیریتی در پی مهار این موج است. وحتی مدیران پس از3 تیر هم به اینکه مقداری از قبل بهتر باشیم راضیند.
ادامه مطلب



<   <<   181   182   183   184   185   >>   >
دانش نه در آسمان است که بر شما فرود آید و نه در زیر زمین تا برایتان بیرون آید؛ بلکه دانش در دلهایتان سرشته شده است . به آداب روحانیان متأدّب شوید تا برایتان آشکار گردد . [امام علی علیه السلام]