سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار . . . . چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت و مبداء و منشاء حیات آنانند که اینگونه مرده اند... خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند... پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده و شهداء مانده اند... زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است... حب حسین (ع) سرالاسرار شهداست... از عاشورای سال 61 هجری دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست... کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست... حقیقت هنر نوعی معرفت است که در عین حضور و شهود برای هنرمند مکشوف می گردد... هنر شیدایی حقیقت و تجلی شیدایی است
کیخسرو پورناظری،آهنگساز و نوازنده تار با ساخت اثر"صدای سخن عشق"باصدای شهرام ناظری که در سال 1358منتشر شد عرصه تازه ای را در زمینه موسیقی سنتی-محلی به وجود آورد که بعدها الگوی بسیاری از فعالان این حوزه قرار گرفت؛از آن پس برخی ها از موسیقی های مشابه آن اثر به عنوام موسیقی عرفانی یاد کردند، حال آنکه کیخسرو پورناظری از اساس کاربرد"موسیقی عرفانی" را قبول ندارد.
تعریف شما به عنوان یک موسیقیدان سنتی درباره اصطلاح موسیقی عرفانی چیست؟

- کیخسرو پور ناظری : موسیقی ایران به ویژه موسیقی سنتی با پشتوانه های قوی اندیشه مدارانه ، با روان هستی و ذات خلقت همراه است به همین دلیل هرنوع موسیقی که از لحاظ اندیشه دارای تفکری سالم و فرهنگ ساز باشد و فی نفسه معنای عمیقی را به مخاطب منتقل کند "عرفان" در موسیقی نامیده می شود و لی به طور کلی گونه ای خاص به نام موسیقی عرفانی نداریم و فکر می کنم این نوع نام گذاری روی گروه های موسیقی که موسیقی اصیل ایرانی را با معنایی عمیق می نوازند هم درست نیست و من به عنوان سرپرست گروه موسیقی شمس این اسم گذاری را به هیچ عنوان دوست ندارم اما مجبورم که به تصور غلط مخاطب این عنوان را بپذیریم .

- پس عرفان در موسیقی چگونه معنا پیدا می کند؟

- موسیقی انواع و ابعاد مختلفی دارد که اگر این ابعاد را از هم تفکیک کنیم مسئله ساده تر می شود به عنوان مثال یک نوع موسیقی وجود دارد به نام موسیقی کار و کشاورزی که افراد به شکل انفرادی و یا جمعی هنگام کشت و کار می خوانند نوعی دیگر از موسیقی را می توان بزمی یا رزمی نامید و گونه ای دیگر از موسیقی درون گرایانه وجود دارد که فرد را به تفکر و آرامش وا می دارد و انسان را به خود درونش نزدیک می کند و همین حس را انتقال می دهد در نتیجه حس خوشایندی از شنیدن موسیقی به مخاطب ارائه می شود و در این لحظه است که عرفان معنا پیدا می کند - البته بخش بزرگی از ایجاد حس مثبت و عرفانی در مخاطب به رفتار و منش هنرمند و همسو بودن با اعضای گروه برمی گردد- اما به طور کلی گونه ای خاص به نام "موسیقی عرفانی "در موسیقی اصیل ایرانی وجود ندارد.

- بسیاری دیده شده که برخی از گروه های موسیقی به صرف چیدن سازهای موسیقی سنتی مانند دف ، تنبور و تار کنار هم و همچنین استفاده از اشعار عرفانی مولانا و حافظ یک اثر را عرفانی می نامند به نظر شما استفاده از ساز تا چه اندازه تعیین کننده است که یک موسیقی را عرفانی بنامیم؟

- در ابتدا باید این نکته را متذکر شوم که خاصیت فرهنگ موسیقایی ما ایرانیان از دوران های گذشته تا به امروز استفاده از سازهای کوبه ای و کششی بوده است که به نوعی نیاز و ذائقه هنری ما را مطرح می کند و زمانی که این نیاز پیش می آید عده ای برای برطرف کردن آن در حالیکه اطلاعات لازم از کارکرد ساز و همچنین سواد کافی درموسیقی ندارند دست به ساز می برند و کاری را به عنوان موسیقی سنتی روانه بازار می کنند که وجود این مسئله اصل موضوع را زیر سئوال می برد ضمن اینکه این خود هنرمند است که با حال و هوای دورونی خود ارتباط عارفانه ای با ساز خود برقرار می کند و در نتیجه آن را به شنونده منتقل می کنند.

- استفاده از عنوان "موسیقی عرفانی" بر طرح آلبوم ها این تصور را ایجاد کرده که وزارت ارشاد مجوز انتشار را آسان تر در اختیار قرار می دهد و به طبع مخاطب ازآن استقبال بهتری می کند این نوع نگاه به موسیقی را چطور ارزیابی می کنید ؟

- وزارت ارشاد نسبت به گذشته به انواع و اقسام مختلف موسیقی در صورتی که شعر آن مشکلی نداشته باشد راحت تر مجوز می دهد به خوبی به یاد دارم زمانی که در سال 1362 آلبوم "صدای سخن عشق " با صدای شهرام ناظری را منتشر کردیم به صدای دف ایراد گرفتندو این در حالی است که این ساز در مراسم آیینی به دلیل تاثیرگذار بودنش مورد استفاده قرار می گرفت ولی خوب در آن دوران ایراد می گرفتند اما در شرایط فعلی چنین نیست و به آسانی مجوز این کارها را می دهند اما با تمام این اوصاف به نظرمن داشتن چنین تصوری که تنها به صرف استفاده از این سازها می توان به کمال مطلوب در موسیقی دست یابند اشتباه است.

اما در کل به اعتقاد من همه نوع موسیقی باید وجود داشته باشد چراکه این مخاطب است که براساس سلیقه فکری خود اختیار انتخاب دارد و باید موسیقی خوب که با ذائقه مردم هماهنگ است تولید شود تا آن موسیقی خوب را جایگزین موسیقی کلیشه شده از این دست کرد چراکه به گمانم خاطره های انسان همواره با موسیقی خوب تثبیت می شود و همین مسئله به سلامت روح جامعه کمک می کند.

- کنسرت گروه موسیقی شمس سال گذشته با ساختاری تلفیقی همراه با گروه موسیقی فیلارمونیک برگزار شد که شیوه به کارگیری چنین ساختاری با انتقاداتی همراه بود نظرتان درباره چنین انتقادهایی چیست؟

- نمی خواهم جواب این انتقادها را بدهم چون معتقدم که سکوت بهترین جواب گروه موسیقی شمس است ضمن اینکه معتقدم تمام این انتقادها از اساس جهت دار بوده است ولی به هر حال اجرای کنسرت گروه شمس با ارکستر فیلارمونیک اوکراین تجربه ای تازه و البته بسیار سنگین در کارنامه کاری گروه بود ولی به هر حال راه کسب تجربه های مفید را بر اندیشه ام نمی بندم.

- آیا تلفیق سازهایی مثل پیانو ، ویلون را با سازهای موسیقی سنتی و کوبه ای ایرانی تجربه خوبی بود؟

- به هرحال پیانو ، ویلون و در کل سازهای کششی سازهایی جهانی هستند و در موسیقی ما دیر زمانی است که تجربه گردیده افراد برجسته ای در موسیقی ایران بودند که سازهایی از این دست می زدند به عنوان مثال مرتضی محجوبی که به نظرمن یکی از جاودانه های موسیقی ایران است پیانو می زد و یا ساز اصلی استاد صبا ویلون بود که زیباترین الحان موسیقی را به یادگار گذاشت و با همین ساز در ارکستر گلها ویلون می زد.

ضمن اینکه برخی از سازهای غربی ریشه در سازهای ایرانی دارد به عنوان مثال ویلون از روی کمانچه ساخته شده به این معنی که به دلیل رطوبت آب و هوایی که در اروپا وجود دارد سازهای پوستی در آن ناحیه جواب نمی داده و به اجبار حالت ثابت تری به خود می گیرد و به همین دلیل از چوب روی صفحه استفاده کردند تا اینکه به صورت امروزی ویلون شکل گرفت بنابراین با یک نگاه درست به خوبی می توان دریافت که این سازها هستند که مرزهای جغرافیایی را در نوردیدند و با هم آمیختند و یا دف که برای اولین بار با کامکارها معرفی شد و بعدها مورد استفاده دیگر گروه ها قرارگرفت . تنبور هم همین طور، این ساز در مراسم آئینی کرمانشاه استفاده می شد که کم کم با شناخت قابلیت های تنبورجنبه عمومی پیدا کرد و در نهایت باید بگویم که تجربه اول همیشه حرف آخر را نمی زند و قطعا در تجربه اول نواقصی هم وجود دارد ولی مطمئنم که در آینده موفق تر خواهد بود.

- در تازه ترین کنسرتی که مردادماه برگزار می شود فرشاد جمالی به عنوان خواننده با شما همکاری می کند که لحن و بیان این خواننده شبیه شهرام ناظری است و اینجور احساس می شود که این خواننده از فرم و نحوه خواندن او تقلید می کند ؛ چرا این بار جمالی را به عنوان خواننده انتخاب کردید ؟ و دیگر آنکه چرا خواننده ثابت ندارید؟

- صدای فرشاد جمالی شبیه صدای آقای ناظری است نه تقلید از این خواننده ضمن اینکه ذائقه هنری خانواده ما همین شکل است و اغلب کارها کیفیت شان شبیه به هم از آب در می آید و این شباهت به معنای تقیلد نیست چراکه معتقدم تقلید هنر نیست. درباره استفاده از خواننده ثابت باید بگویم که هنوز به شرایط ایده آل برای استفاده از خواننده ثابت نرسیده ایم البته درنظر داریم با آقای نوربخش به همکاری خود ادامه دهیم چون هم جوان خوب ، با فضیلت و شایسته ای است و هم خواننده با استعدادی است به هر صورت امیدواریم که هرچه زودتر این شرایط فراهم شود.

- تا چه اندازه به سفارش در تولید آثار موسیقایی اعتقاد دارید؟

- پذیرش سفارش از سوی هنرمند هیچ مانعی ندارد مثلا وقتی هنرمندی به من می گوید که روی شعری کار کنم این خودش یک نوع سفارش است خوب به یاد دارم که آهنگ "گندم" ( از خاک من اگر گندم برآید...) را یک بزرگواری از کرمانشاه سفارش داد که روی این شعر آهنگ بسازم و من هم این کار را انجام دادم که اتفاقا اثر خوبی هم از آب درآمد اما در مقابل اثری که جنبه تبلیغی ، تقلیدی و مناسبتی داشته باشد ایراد دارد به نظرمن سفارش در تولید آثار موسیقی به تنوع آثار و سلیقه های فکری اضافه می کند بنابراین سفارش جز در موارد تبلیغی بد نیست.

فیلمنامه «اخراجی‌ها2» در هفته دفاع مقدس آماده می‌شود

کارگردان «اخراجی‌ها» ، درباره پروژه آینده خود با نام «اخراجی‌ها2» اظهار داشت: یک گروه کارشناسی برای تحقیقات فیلمنامه «اخراجی‌ها2» تشکیل شده تا بتوانیم به بهترین وجه، از خاطرات واقعی دوران اسارت برای ساخت این فیلم بهره بگیریم.
وی افزود: این گروه در مرحله جمع‌آوری و تدوین این وقایع هستند و چون مقوله اسارت در فیلمنامه طرح می‌شود، ده نفر از آزاده‌های سرشناس درگروه تحقیق و پژوهش فیلم گرد هم آمده‌اند که این افراد، علاوه بر تجربیاتی که در اسارت دارند، در آن دوره، در عرصه هنری هم فعال بوده‌اند.
ده‌‌نمکی گفت: در مرحله ابتدایی نگارش فیلمنامه، از اسناد دفتر تدوین فرهنگنامه اسارت نیز کمک گرفته می‌شود.
وی گفت: سیناپس فیلمنامه تا یک ماه دیگر تمام می‌شود و وارد مرحله دیالوگ نویسی خواهیم شد و امیدوارم تا پایان شهریور و به مناسبت هفته دفاع مقدس، فیلمنامه «اخراجی‌ها2» حاضر ‌شود.
ده نمکی ، «اخراجی‌ها2»را پروژه‌ای سنگین دانست و افزود: به هر حال این فیلم،کار سنگینی در ژانر خودش و در ادبیات بازداشتگاهی محسوب می‌شود و در فیلم‌های سینمایی، تاکنون کار تحقیقاتی درباره اسرا به این شکل صورت نگرفته است.
وی درباره تهیه‌کننده «اخراجی‌ها2» گفت: هنوز مذاکره‌ای برای تهیه فیلم با کسی صورت نگرفته است.
ده‌نمکی همچنین ادامه داد: بخشی از چهارهزار ساعت از خاطرات اسرا در «اخراجی‌ها2» به اثری سینمایی تبدیل می‌شود. البته ترجیح می‌دادم که این اسناد مورد استفاده تلویزیون به عنوان یک سریال واقع شود.
این کارگردان سینما،تحقیقات موجود را برای ساخت یک سریال تلویزیونی مطلوب خواند و افزود:امیدوارم تلویزیون از این منبع عظیم بهره‌برداری کند. فرهنگنامه اسارت، دریایی از سوژه‌های بکر است که می‌تواند مورد استفاده واقع شود و به یقین، با یک نگاه جدید به دفاع‌مقدس می‌تواند با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. از این مجموعه تاکنون 5 جلد به چاپ رسیده و در آینده به 40 جلد خواهد رسید.
وی به فارس گفت: البته ما در قدم اول با «اخراجی‌ها 2» ، یک پروژه سینمایی از خاطرات اسرا را کلید می‌زنیم، ولی برای ادامه، اگر تلویزیون پیش قدم شود، مصمم هستیم کار در قالب یک سریال ادامه یابد.
ده‌نمکی اظهار داشت: جای این مجموعه در تلویزیون خالی است و می‌توان از آن استفاده بهینه کرد، همچنین در آینده این پروژه می‌تواند مورد استفاده همه رمان‌نویس‌ها، فیلمسازان و فیلمنامه‌نویس‌ها قرار بگیرد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در صورت فراهم شدن زمینه فعالیت، کارگردانی این سریال را می‌پذیرد یا خیر، گفت: در هر صورت فکر می‌کنم این سوژه قابلیت و ظرفیت بالایی دارد، حالا من یا هر کس دیگری آن را بسازد، فرق نمی‌کند. حتی من می‌توانم به سازنده سریال، کمک کنم.
این کارگردان، درباره سه‌گانه «اخراجی‌ها» گفت: «اخراجی‌ها» در مرحله اول به شکل سه‌گانه طراحی شد که بخش اول آن در مورد جنگ است، بخش دوم درباره ادبیات بازداشتگاهی و بخش سوم آن، زمان و جغرافیای دیگری دارد و این سه فیلم به ترتیب نوشته و ساخته می‌شود.
وی درباره همکاری با یک فیلمنامه‌نویس حرفه‌ای در «اخراجی‌ها2» به فارس گفت:به نظر من اصل محتوا است و دیالوگ‌ها باید به نوعی با واقعیت تطبیق پیدا کند ‌و سپس، از منظر سینمایی به آن نگاه شود. من در‌ «اخراجی‌ها2» از نظر ساختمان سینمایی و فراز و نشیب‌های فیلمنامه‌ای، قصد دارم از یک مشاور استفاده کنم.
مسعود ده‌نمکی در ادامه، خبر از انتشار پشت‌صحنه فیلم «اخراجی‌ها» داد و گفت: مجوزانتشار پشت صحنه «اخراجی‌ها» با نام «اخراج اخراجی‌ها» صادر شده است و از هفته آینده، این فیلم که مستندی 2 ساعته از پشت صحنه‌های اخراجی‌ها محسوب می‌شود، تکثیر و سپس وارد بازار خواهد شد.
وی، در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره حضور مایکل مور در ایران و جنجال‌های حاصل از آن به فارس گفت: در این زمینه، آنهایی که نیاز به جنجال دارند خود آمریکایی‌ها هستند. اگر قرار باشد که مخالفتی برای حضور مایکل مور باشد، خود آمریکایی‌ها در بدنه حاکمیت‌شان با این قضیه مخالفت دارند وگرنه فضای سیاسی و فرهنگی ما آنقدر بسته نیست که مانعی برای حضور مایکل مور باشد و آنها بیشتر در بین خودشان، با حضور مور در ایران مشکل دارند.
ده‌نمکی همچنین به پیشنهاد اولیوراستون در زمینه ساخت مستندی از رئیس جمهور اشاره کرد و افزود:به هر حال همانطور که از مصاحبه‌ها و نوع آثار الیور استون بر می‌آید،نشان می‌دهد که نباید همه آمریکایی‌ها را در یک کفه ترازو گذاشت و در یک سبد چید و با یک چوب راند.
ده‌نمکی گفت: من معتقدم به صورت کنترل شده می‌توان با استون و آمریکائی‌ها همکاری داشت و نباید کاری کرد که اصل آمدن آنها به ضد آن تبدیل نشود و از طرفی باید زمینه را فراهم کرد تا همانقدر که هنرمندان و خبرنگاران آنها آزادی عمل برای ورود به ایران دارند هنرمندان ما هم بتوانند در جامعه آنها، تولیدات فرهنگی و آزادی عمل داشته باشند.

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
مجلس حکمت، نهالستان فضلاست . [امام علی علیه السلام]